اگر پیام نداده بود باز هم آدمهای شبیهش رو میدیدم؟
اینبار بیشتر از همیشه شباهت وجود داشت. انقدر شبیهش بود که میخواستم برم بزنم توی گوش طرف و بگم به جای تعارف کردن ساندویچ کالباس، از هرزگی هات دست بردار! و بعد هم نمیتونستم چشم ازش بردارم. بدون ماسک هم شبیه بود. یعنی بیشتر از رنگ و مدل مو و نوع ریزش مو و فرم صورت، قد و هیکل و سوئیشرت و کفش و شلوار، بلکه حتی بینی، لب و دهن و مدل ریش هم مثل اون بود. پس حق داشتم باز هم دنبال شباهت باشم، با زل زدن به خانم همراهش و وسایلشون. ولی دیگه هیچ شباهتی نبود.
+ شماها میرید بام تهران و از دیدن دورنمای شهر لذت میبرید؟ من با دیدن شهرِ تاریک از شیشه های بلند و بزرگ پاگرد بیمارستان، همون لذت رو میبرم!
++ بر خلاف دیالوگ فرهاد اصلانی تو فیلم «ایستگاه بهشت» من عاشقت نشدم چون مریضت بودم و باعث بهبودم شدی. نمیدونم چرا عاشقت شدم ولی مطمئنم دلیلش این نیست. میدونی چرا؟ چون من هنوز هم خوب نشدم...
+++ عنوان:... یا آدمها رو شبیهش میدیدم؟