و باز امیرخانی، این بار خیلی دیرتر از قبل
هنوز یکی از معیارهام برای سنجش سطح عمق آدمها، شناختشون از امیرخانی و آثارشه. مثل خیلی دیگه از اعتقادات خودساخته ام که سالها سفت بهشون چسبیدم. نه مثل ننگ دونستنِ دانشگاه رفتن بدون کنکور که بعد از عمری زیر پا گذاشتمش!
اینکه کسی در دهه سوم زندگیش باشه و بگه تازه اولین کتاب از این نویسنده رو خونده یا از رسم الخطش تعجب و گله کنه و... این افراد بی شک، رد صلاحیت میشن! چه برسه کسی که اسم این نویسنده و آثارش رو هم نشنیده باشه...
+ بعد از 242 صفحه (از 909 صفحه، با تنظیمات اپلیکیشن طاقچه در گوشی من) خوندن از نسخه الکترونیک کتاب، حس کردم چرا باید این شکلی باشه؟ چرا انقدر ساده و بی روح؟ و دلم برای نسخه کاغذی تنگ شد... رفتم یه کم بگردم و قیمت ها رو مقایسه کنم که رسیدم به نسخه صوتی. الآن هم دارم نمونه کتاب صوتی "نیم دانگ پیونگ یانگ" رو گوش میدم. اشتباه تلفظ داره؟ همان صفحات اول و در قسمت شعر شاملو برای حضرت دعایی:... آدمی زاد ولو مثل من یله و رها...
وِلو؟؟؟ وَلو است جناب گوینده، جناب سرپرست تولید، خانم مدیرپروژه و خانم بازشنوا. من که فقط نمونه رو گوش دادم ولی وظیفه ی سنگینیه تولید کتاب صوتی... حتی در حد همین تک کلمه های ظاهرا غیر مهم...